یکی از علتهای آرایش و عدم رعایت عفت، جلب توجه دیگران به خود می باشد.
مورد قبول بودن اطرافیان امری است که بسیاری از انسان ها به دنبال آن هستند، به خصوص اگر نسبت به جنس مخالف باشد.
اما این نیاز، اگر در جهت صحیح کنترل نشود، می تواند ضرر زننده باشد.
آراستن برای دوست پسر - و یا دوست دختر - برای به دست آوردن توجه دوست پسر، نوعی پیدا کردن دوستی است که به عشق بیانجامد. ولی این عشق، عشقی کاذب است.
زیرا کسی که فکر می کند، همه ی آمال و آرزوهای او دوست دختر یا دوست پسر اوست در حقیقت به کسی دل سپرده است که هر روز - بلکه در هر ساعتی - ممکن است دیگر به او ابراز محبت نکند، و او را در فراموش خانه ی ذهنش قرار بدهد. چرا که دوستی های اینگونه، به همان راحتی که ایجاد می شود، به همان راحتی از بین می رود.

هر زنی که آرایش می کند، در حقیقت در حال ساخت قفسی برای زنی دیگر است.
وقتی مردی، به زنان آرایش کرده متعدد نگاه می کند، نا خود آگاه از همسر خود هم توقع دارد: همانند آن زنان زیبا باشد! و این محال است. چون هر کس زیبایی خود را دارد.
پس از مدتی وقتی مرد، خواسته ی نا به حق خود را از همسرش نمی بیند، مشکلات و دعوا ها شروع می شود. و با کوچکترین دعوا، بیشترین نا آرامی ها در خانه ایجاد می گردد، و خانه همچون قفسی برای زن می گردد.
اگر مردان نباید چشم چرانی بکنند، ولی آنچه مشوق آنان به چشم چرانی می باشد، آرایش دیگر زنان است.
در حقیقت زنی که هر روز نیم ساعت به آرایش خود می پردازد، نیم ساعت در حال ضربه زدن به دیگر زنان جامعه است.
دیروز تلویزیونو روشن کرده بودمو از این شبکه به آن شبکه می رفتم.
رسیدم به شبکه ی آی فیلم. طنز پاورچین بود.
با خودم یه مقایسه ای کردم با حجاب سریالهایی که الآن دارند میگذراند مثل ساختمان پزشکان و ... - اگر چه پاورچین هم در این رابطه خیلی جالب نیست -
با اینکه فاصله ی این فیلمها حدود 10 سال بیشتر نیست، ولی چقدر پاورچین پاورچین، در حالیکه گوهر عفاف را داشتند از کنارمون رد شدند و نفهمیدیم. حالا هم هر چقدر بدویم بهشون نمی رسیم!!!
یکی از اشکلاتی که همیشه به آخوندها میشه این است که:
چرا بین زنها و مردها، حکمهای متفاوتی وجود داره.
جواب این سوال را در تفاوت فیزیکی و روانی زنها و مردها می توان دانست. که طی چند پست به آنها اشاره میشود.
قسمت سوم
یکی از تفاوتها از این قرار است:
مردها در حین صحبت با تلفن دوست ندارند با کس دیگری صحبت کنند، انرژی مردانه خواهان آن است که در یک لحظه بر روی یک موضوع متمرکز شود، در حالی که یک زن قادر است با تلفن صحبت کند، از سوختن شام جلوگیری کند، بچهاش را آرام کند، متوجه شود شوهرش به او چه میگوید و…

به همین دلیل ما نباید برای زن و مرد تساوی قائل باشیم. بلکه به علت تفاوتهای بنیادین آنان باید تفاوت قائل بشویم، اگر چه عدالت را رعایت بکنیم. نه اینکه به اسم تساوی حقوق زنان و مردان، زنان ... .
یکی از مشکلاتی که همیشه به آخوندها میشه این است که:
چرا بین زنها و مردها، حکمهای متفاوتی وجود داره.
جواب این سوال را میشه در تفاوت فیزیکی و روانی زنها و مردها دونست. که طی چند پست به بعضی آنها اشاره میشه.
اولین تفاوت قابل توجه، که بر سایر رفتارهایشان هم اثر میگذارد نگرش آنها به دنیاست.
مردان به تدریج یک جزء را به جزء دیگر مربوط میسازند تا به کل برسند ولی زنان تصویر کلی را میگیرد و به تدریج اجزای درون آن را کشف میکند.
(و شاید از این رو باشد که اسلام بیشتر انجام امور مدیریتی را به مرد محول کرده است، چرا که با نگاهی به اهداف، طبق خلقت خود راحت تر می تواند امور را یکی بعد از دیگری بچیند و به جلو پیش برود.)
