زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسباب کشی کردند.
روز بعد، ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایهاش در حال آویزان کردن رختهای شسته است و گفت: «لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمی داند چه طور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباس شویی بهتری بخرد.»
همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت.
هربار که زن همسایه لباسهای شستهاش را برای خشک شدن آویزان میکرد زن جوان همان حرف را تکرار میکرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباسهای تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت: «یاد گرفته چطور لباس بشوید. ماندهام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده!»
مرد پاسخ داد: «من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجرههایمان را تمیز کردم!» منبع
گاهی اوقات ما بر روی چشمامون یه عینک بد بینی گذاشتیم و هر چه قرآن می گوید، می گوییم اشتباه است.
مثلا اینکه بگوییم: چرا طلاق دست مرده؟ این کار باعث میشود دست مرد یک اهرم فشار باشه و به زن هر کاری که میخواهد بگوید، و در صورت عدم اطاعت همسر او را طلاق می دهد!!!
خوب آدم یه خورده که فکر کنه می فهمه که این حرف اشتباست. آخه ما کجا زندگی می کنیم؟ مگر ما اطرافمونو نمی بینیم؟ به هر حال عمو و عمه و خاله و دایی و پدر و مادر و ... داریم. می بینیم که سالیان متمادی است که اینها با هم زندگی می کنند و با اینکه طلاق به دست مرد است، کمتر مردی حاضر می شود، زن خود را طلاق بدهد. خدا رو شکر که اکثرا هم زن ذلیل هستند! (حد اقل در خانواده ی ما)
هر چند گرایشات افراطى به تساوى حقوقى زن و مرد از یک سو، ظلم تاریخى وارد بر زنان از سوى دیگر، ممکن است سخن گفتن از تفاوت هاى زن و مرد را با مشکل و قضاوت پیشینى منفى روبرو سازد، اما حقیقت این است که بین زن و مرد تفاوت محسوسی هست. و نمی شود منکر این تفاوت شد. همانند بیشتر احساسی بودن زنها.
در صورت عدم توافق زن و مرد بر ادامه ازدواج سه راه حل میشود داد:
1- بسوزید و بسازید. (طبیعتا این راه که مسیحیان و یهودیان بدان معتقدند راه عاقلانه ای نیست.)
2- میتوانید از هم طلاق بگیرید و این طلاق به هر یک از مرد و زن داده بشود. (به علت اینکه خانم ها بیشتر به احساسات خود در هنگام تصمیم گیری نگاه می کنند، و این تنها به تزلزل خانواده ها می انجامد. )
3- تنها یک راه می ماند و آن دادن طلاق به دست مرد است.
حال جای دو سوال باقیست
الف: اگر زن به صورت منطقی و به دور از احساسات می خواست طلاق بگیرد، چکار باید انجام دهد؟
مهندسی دین به گونه ای است که مرد این کار را انجام نمیدهد. از جمله بازدارنده ها می توان به این موارد اشاره کرد:
1- مهریه. 2- مرد در استفاده از اختیار طلاق مطلق العنان نیست بلکه باید با رعایت عدالت و حفظ حقوق زن- حتى پس از جدایى و طلاق- از این اختیار استفاده کند. و ضمانت اجرایی آن گواه گرفتن دو مرد عادل است. که باید تمام حقوق زن به صورت مستوفی پرداخت بشود.
3 - اگر مردی با چند همسر ازدواج کرد، و ازدواج موفقی نداشت طبعا زنی با او ازدواج نمی کند و این دمدمی مزاجی بودن را از او خواهد گرفت.
ب: اگر مرد بخواهد بیخودی زن را طلاق دهد، و زن را به قول بهاره خانم بازیچه قرار دهد چه باید کرد؟
اگر زن خواست طلاق بگیرد: زن مى تواند در هنگام وقوع عقد ازدواج به صورت شرط ضمن عقد این حق و اختیار را به صورت وکالتى به خود منتقل کند تا بتواند- مثلا- در صورتى که شوهر او معتاد یا بیمار لاعلاج شد خود را رها سازد. افزون بر آنچه گفته شد اگر در زندگى خانوادگى مردى به همسر خود ستم کند و نه حاضر و یا قادر به اصلاح رفتار خویش باشد و نه حاضر به طلاق در این صورت زن مى تواند به دادگاه اسلامى مراجعه کند تا قاضى حتى على رغم مخالفت مرد، زن را طلاق داده و او را آزاد نماید. (بعضی مطالب از نرم افزار پرسمان گرفته شده است.)
پنج شنبه 90 تیر 9 , ساعت 3:51 عصر
نوشته شده توسط نریمانی | نظرات دیگران [ نظر]