آموزش پیرایش مردانه اورجینال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ بنده خدا 

سلام

آنها که چنين اشکالاتي مي‌کنند فقط نظرشان به واقعيت خارجي/تکويني نيست که من و شماي نوعي يک جواب تحليلي/تاريخي بدهيم و تمام. آنها نوعاً نظر دارند به دستمايه کردن تحولات تاريخي براي تغيير حکم الله

اگر کسي مثلاً بگويد «بيدارشدن براي نماز صبح خيلي سخت است» و شما جواب بدهيد «الآن به علت اختراع برق و بيداري عموم تا نيمه‌هاي شب، بيداري صبح سخت است وگرنه در زمان ائمه(ع) که مردم اول شب مي‌خوابيدند آنقدر هم سخت نبود» مخاطب‌تان تنها درصورتي اين جواب را مي‌پذيرد که اشکالش منحصراً درباره واقعيت تکويني و تاريخي قضيه باشد اما اگر بخواهد آن اشکال «سختي بيداري صبح» را دستمايه اين مدعا کند که «پس امروزه با لحاظ مقتضيات زمان و مکان بايد نماز صبح را لغو نمود» آن جواب شما براي او کافي نيست.

کسي که ميگويد حال چگونه اهل بيت...؟ را بايد نسبت به اصل قضايا و مفهوم تعبد و بندگي و مفهوم حلال و حرام و چيزهايي از اين دست توجيه نمود نه که بگوييم در زمان اهل بيت فلانطور بوده پس مشکلي نداشته. فردا اگر اين مخاطب با روايت فسطاط (وسائل جلد2 ص237 باب29 از ابواب جنابت) مواجه شد چه خواهيم گفت؟ چطور توجيه خواهيم کرد که امام(ع) با کنيز خود نزديکي کرد و همسر دائمش آنطور بر آشفته شد که...؟ آيا بازهم خواهيم گفت آن موقع اين کارها عرفاً مشکلي نداشته؟

به نظر ميرسد شترسواري دولا دولا نمي‌شود و ما نيز نبايد تلاش‌مان مصروف اينگونه توجيهات باشد که فرمود «و لن ترضي عنک اليهود و لا النصاري حتي تتبع ملتهم» و فرمود «لم تحرم ما احل الله لک تبتغي مرضات ازواجک» و...

مثلاً همين کامنت‌گذاراني که عباراتي مثل «چون همسر اول نميپذيره موجب خرابي کانون خانواده ميشه» در سر دارند را بجاي سرگرم کردن با توجيهاتي آنچناني بهتر است با مفهوم شيطاني حسادت و قبح آن آشنا کنيم و اينکه قرار نيست خداوند احکام خود را با ميل شيطاني ما بالا و پايين کند و...

پاسخ

با سلام. ممنون از ديد کلي که فرموديد. لن ترض عنک اليهود و لم تحرم ما احل الله را قبول دارم. ولذلک اگر شما برويد و کامنتهاي ( قابل توجه مردها! هر چقدر مي خواهيد زن بگيريد) و يا ( زنها را بزنيد!) را ببينيد، همين نکته را خواهيد ديد. بوده اند کساني که با مساله فاضربوهن مشکل داشتند، ولي به جاي فرار به معناي مجازي فاضربوهن (که بعضي به معني ضربت بينهم الجدار معني کرده اند و مي گويند: کنايه از قهر کردن است) به همان معناي ظهور پافشاري کرده و با ادله اي، حتي بعضي از زنها اين مطلب را قبول کردند - امري که خودم هم فکر نمي کردم، بدان اعتراف بکند. اگر چه احتمال قبول کردن در قلب را در او مي دادم- . پس به دنبال نشان دادن ديني منطبق بر نظر غرب نيستم. ولي سائل در اين کامنت، واقعا معناي چند همسري را نفهميده است. به همين دليل برايش سوال پيش آمده است. او تنها مردان چند همسري را شنيده است که مخفيانه با همسر دوم يا سوم يا چهارم ازدواج کرده اند. و هر کدام از اينها زنها با ديگري مشکلات فراواني داشته است و ... . و اصلا نمي تواند درک بکند اين حکم بنفسه مشکلي ندارد، بلکه مشکل از ماست. البته همانطور که فرموديد مبحث حسادت زنانه و ... را هم مطرح مي کردم. باز هم از شما به علت تذکري که فرموديد تشکر مي کنم.