سلام
با توجه به اينکه خانم " انا" از حس زنانه و مخالفت صحبت کردند،طبعاً من بايد از حس مردانه و موافقت صحبت کنم! اما نه به نظر من قلب انسان (با عقيده ي قلبي و کامل خودم) بدون شک جاي خيلي خيلي مهميه...و جاي خداست و وقتي ما ازدواج ميکنيم اين معني رو نميده که ما قلبمون رو بين خدا و همسرمون تقسيم کرديم ، بلکه يعني ما ميخوايم از يه جزئي که ما رو به خدا نزديک ميکنه ، به کُل برسيم.
و به همين خاطر (اهميت قلب و جايگاهش) من به شدت با ازدواج موقت مخالفم ، چون در صورت ازدواج فرد مکلف ميشه که نيازهاي همسرش رو (احساسي ، عاطفي و...) برطرف کنه که خوب اين يعني بايد به اون عشق بورزه...پس با اين وجود به يه نفر عشق ورزيده و مسلماً قلبش که کاروان سرا نيست! که هر دفعه به يه نفر اتاق بده!
اما خوب هميشه بين راههاي مقابله با يه مشکل و مفسده ، اولويت بندي وجود داره ، که به نظر من اين راه اولويتش اون آخراست!
ببخشيد پرحرفي کردم.
وقت کردي به من سر بزن.
يا علي