سلام
تبيين احکام دين با اين نحو تقريبات ذهنيتي و غيرجامع با رويکرد فلسفه احکام و... راه بسيار خطرناکي است که اولش گرچه شيرين است اما انتهايش سر به خيلي ناکجاها دارد.
يک نمونهاش کامنتي که ميبينيد از ديه جنين پرسيده. آيا با اين توجيهات غيرجامع ميتوان جواب امثال اين سؤالات را داد؟ و يا به جاي ورود در اين عرصه خطير، بهتر است فرهنگ تعبد به احکام الله را نشر دهيم؟
آيا بهتر نيست به مردم بگوييم: «آنچه از ما به عنوان متدين به دين خدا توقع ميرود تعبد به احکام خداست بدون استناد به توجيهات و ذهنيات. اگر بابت آن توجيهات، دستورهاي دين را عمل کرديم در واقع آن توجيهات را اطاعت کردهايم نه خدا را. خدا را وقتي اطاعت کردهايم که امري بفرمايد و ما هم ندانيم وجهش چيست ولي بگوييم سمعنا و أطعنا»؟
ياعلي