سلام. ممنون که اين جملات زيبا را از مرحوم دکتر شريعتي نوشتيد. خداوند روحش را شاد بگرداند.
نميدونم به کدام جواب بدم؟ ولي اکثر اين ها به علت جامعه ي اشتباه ماست.
عشق مي کارد: نمي دونم چرا کينه درو مي کند؟ منظور ايشان چيه؟
ديه نصف: ديه اش نصف است ولي اين نصف مال خود زن است، ولي ديه ي مرد کامل است، ولي اين ديه مال خود مرد و همسر و فرزندانش است. چرا که مرد بايد خرجي همسر خود را بدهد در حاليکه زن نبايد خرجي همسر خود را بدهد. پس زن سود کرده است. بغير از آن، وقتي مرد بميرد، ديه ي دو برابر او به زن به ارث ميرسد، و وقتي زن بميرد، ديه ي نصف او به مرد به ارث مي رسد. يعني در اينجا هم به مرد پول کمتري ميرسد.
اجازه ولي: به علت احساساتي بودن زنان مي باشد. که هيچ کس منکر آن نيست. اما متاسفانه جامعه ي ما به گونه اي شده است که ولي، شرائط جواني و شور و شعف او به جنس مخالف را درک نمي کند. و اين به صورت افراطي زياد شده است.
محبس بکارت: اين را هم جامعه درست کرده است. اتفاقا قانونگذار گفته است: اگر همسرت بکارت نداشت، هيچ کلامي نگو، و کسي را هم خبر دار نکن.
کتک مي خورد: اگر چه اين کار اشتباه است، و الان هم گاها مجازات مي شوند. ولي همه ي مردها مجازات نمي شوند؛ اما اين را در کنار اين قرار بدهيد که چقدر مردها براي راحتي همسر و فرزندان خود، سختي ها و مشقات مي کشند، چقدر سرکوفتها، تحقيرها، زندانها و ... را براي همسرشان مي کشند، و اين را وظيفه خود مي دانند.
درد مي کشد: دختر يا پسر بودن هم مال اشتباه جامعه است، که الان در بعضي خانواده ها رفع شده است. اگر چه متاسفانه در بعضي خانواده ها هست.
بي خوابي مي کشد: اين را هم نفهميدم. خيلي مردها هم به خاطر مشکلات اقتصادي و ... که دارند خواب نمي روند در حاليکه همسر آنها در خواب خوش حوريان بهشتي (يا ... ) مي بيند.
مادر مي شود: اين نوعي احترام به مادر است که نام او به علت حرمتي و احترامي که دارد، در هر جايي گفته نمي شود. کما اينکه در عرف ما امري طبيعي است. مثلا نام خواهر گفته نمي شود، نوعي احترام به خواهر است نه اينکه در مقام بي احترامي باشيم!