سلام
ابراز اميدواري کردم خودتان با تدقق در الفاظ آن روايات، متوجه برخي از آن تفاوتهاي گفتماني بشويد. چرا که ورود بنده به اين جهت فعلاً ميسر نيست و نياز هست برخي جهات کلامي و اصولي و... را قبلش تنقيح کرده باشم خدمت شما که آن هم ساعتها وقت ميگيرد و کار نوشتني هم نيست.
عجالتاً همين مقدار عرض ميکنم که اگر شما يک روايت موثوقالصدور از آن روايات را با ترجمه دقيق و بلکه متفقعليه (نه مثل آن و ما أنت و ذاک) در وبلاگتان مرقوم کرده و ضمناً به اين مطلب هم تذکر بدهيد که «اينها بخشي از حکمتها و فوائد دنيوي فلان حکم است نه علت تامّه حکم به مفهوم دقيق کلامي و اصولي» امثال بنده مزاحمت نخواهند کرد.
اما اين نحو گفتمان که اولش با تشبيه خالق و مخلوق شروع شود و آخرش هم بدون توضيح کافي خاتمه يابد و خوانندهتان در معرض برخي شبهات قرار گيرد مقبول نيست.
البته در نهايت، صلاح وبلاگ خويش خسروان دانند!
موفق باشيد